در دیدار استقلال مقابل تراکتورسازی محمد نصرتی می بایست دو بار اخراج میشد.
ابتدا بخاطر خطایی بسیار شدیدی که در نیمه اول بر روی آندو تیموریان انجام داد و فقط با کارت زرد مظفری زاده روبرو شد و مرتبه دوم بخاطر خطای هند عمدی در پشت محوطه جریمه تراکتور که استقلالیها را از ایجاد یک موقعیت خطرناک محروم کرد و باید کارت زرد دوم خود را دریافت میکرد
همچنین دیگر بازیکن تبریزی بازیکن شماره 3 این تیم در دقیقه 23 بازی در جهت تصاحب توپ از فاصله سه یا چهار متری تکلی بلند روی پاهای محمد نظری زد که اگر بگوییم برای تصاحب توپ این تکل را زده باشد،بی شک کافر هستیم!
این بازیکن باید به از سوی داور بازی با کارت قرمز روبرو میشد و این کار را نیز باید مظفری زاده با چهره و رفتاری که فغانی در برخی از بازیها از خود نشان میدهد و به بازیکنان امر و نهی میکند صورت میداد،توانست به یک امتیاز دست پیدا کند و همچنان خود را به عنوان مدعی اول قهرمانی در نیم فصل معرفی کند .

بنده جز اقلیتی بودم که از محمد نصرتی و شیث رضایی کمتر از دیگر از اهالی فوتبال و رسانه ها انتقاد کردم و معتقد بودم این بازیکنان و بخصوص محمد نصرتی را باید فرصتی دیگری بدهیم و زیاد بابت شیطنتشان در بازی با داماش گیلان سرزنششان نکنیم.
اما حالا می خواهم به عنوان یک استقلالی به محمد نصرتی موضوعی را یادآوری کنم و حرف خودش را به خودش برگردانم .
آقای نصرتی شما را بازیکنی با اخلاق و متعهد به ارزشهای دینی می شناسم .
همیشه از شما چهره ای آرام و خوش برخورد و متین در ذهن به یاد دارم و هر چه فکر می کنم از شما چهره ی عصبانی و تند خو یا بد اخلاق در فوتبال یا بیرون از مستطیل سبز تصویری به ذهنم نقش تمی بندد.
شاید همانند بنده براساس همین حسنهای که داشتید؛احتمالا امیر قلعه نویی،محمد مایلی کهن،علی کفاشیان،جواد نکونام،علی کریمی و ....از شما به نوعی دفاع کرده اند و این شیطنت اخیر شما را بر اثر فشارهای روانی و نرسیدن خون به مغزتان دانسته اند!

ما اگر بخواهیم دلایل این نرسیدن خون به مغز و یا شیطنت شما را بررسی کنیم،شاید دلایل مختلفی را باید عنوان کنیم!منتهی سوای تمام علتهای که می توان برشمرد،بنده معتقدم که شما چوب بی صدابودن خداوند را بابت کار اشتباهی که ابتدای فصل انجام دادید را حالا دارید می خورید.
ابتدای فصل وقتی حاج آقا فتح الله زاده با شما قرارداد داخلی بست،با هجمه ی زیاد انتقادات هواداران استقلال و همچنین بعضی از رسانه ها قرار گرفت.دو دسته از هواداران استقلال اعتقاد داشتندکه شما با توجه به اینکه سابقه بازی در پرسپولیس را داشتید و همچنین به عنوان جایگزین بازیکنانی چون امیر حسین صادقی و هادی شکوری قرار بود به استقلال بیائید،و نباید با شما قرار داد بسته می شد.
شما قرار بود جایگزین بازیکنی در تیم استقلال بشوید که از کاپیتانهای محبوب این تیم محسوب می شد و برای خودش کلی هوادار داشت.
خلاصه با هجمه ی از انتقادات بابت این انتقال و فشارهای هواداران،شما به استقلال پیوستید و اعلام نمودید سابقه یکساله بازی در پرسپولیس دلیلی بر پرسپولیسی بودنتان نمی شود!
اما یکباره در یک اقدام عجیب و غیر منتظره و در یک چرخ 180 درجه ای به قول رسانه ها استقلال و حاج آقا فتح الله زاده را دور زدید و به پرسپولیس پیوستید.اینکه دلایل شما برای اینکار چی بوده و چرا این کار را انجام دادید را کاری نداریم.ولی باید به شماعرض کنیم که؛اگر خدا و مقدرات اوستا کریم را قبول دارید،این مشکلی که برایت پیش آمده شاید بخاطر آه آن دسته از هوادارانی بود که فکر می کردند،شما قرار است بجای بازیکن مورد علاقه شان در تیم محبوبشان قرار بگیرید و شاید اگر شما از همان روز اول دست یا علی با مدیریت باشگاه استقلال نمی دادید و با وجود اینکه سید جلال حسینی هم تا روزهای پایانی نقل و انتقالات تکلیفش با خودش مشخص تکرده بود،حاج آقا مجوز رفتن امیر حسین صاقی یا هادی شکوری را صادر نمی کرد و یا حداقل با یک مدافع دیگر مشغول مذاکره می شد و الان استقلالیها با کمبود مدافع مواجه نبودند.                                        

آقای نصرتی اگر یادتان باشد بعد از بستن قرار داد با تیم پرسپولیس و انتقاداتی که از طرف استقلالی ها به شما شد،اظهارکردید؛خدا جای حق نشسته و جواب هواداران و مدیران استقلال را به خداوند حواله کردید!؟
نمی دانم حالا که این مشکل برایت پیش آمده باید بگوییم که این جواب خداوند بوده به هواداران استقلال یا پاسخی به شما بابت دور زدن استقلالی ها در ابتدای فصل؟

مدتی که ایران نبودم خیلی خوب نتوانستم مسائل مربوط به فوتبال ایران را پیگیری کنم.حتی به دلیل کمبود وقت نتوانستم در کشوری که برای کارهای اداری سفر کرده بودم ،بتوانم از مکانهای توریستی و دیدنی آن به خوبی بازدید کنم.

وقتی این فیلم کوناه را در تلفن همراه روزنامه فروش دیدم،از هر چی فوتبال و بازیکن فوتبال زده شدم.به خودم گفتم این همان فوتیالی است که قراراست جوانان ایرانی را از اعتیاد و دیگر ناهنجاریهای موجود،به دور نگه دارد و با سرگرم کردن جوانان،آنها را به این ورزش جذاب علاقه مند کند و باعث شود بخاطر جذابیتهای فراوانش جوانان را به طرف خود بکشد؟واقعا این بازیکنان الگوی جوانان ایرانی هستند؟

آیا آن نوجوان علاقمند پرسپولیسی وقتی در پخش زنده بازی این حرکات وقیح و بسیار زننده را می بیند پیش خودش چه فکری می کند؟

واقعا برای شیث رضایی دیگر دلسوزی کردن و بخشش جایز نیست.این بازیکن دیگر از حد مجاز تخلفات اینگونه گذر کرده و به قولی کوپن های خود را خرج کرده است.مسئولان فوتبال و بخصوص کمیته انضباطی باید با ایشان اینبار یک برخورد قهری و خیلی جدی داشته باشند و اصلا هم گذشتی در مورد وی نداشته باشند.

اما محمد نصرتی بازیکنی که ابتدای فصل به قول خودش استقلال را دور زد و در عرض چند ساعت پیراهن خود را عوض کرد،قبلا از این گونه حرکات خلاف شئونات اسلامی از وی دیده نشده بود و ایشان یک بازیکن بزرگ ملی بوده و حتی قول صعود به جام جهانی در مقابل تیم ملی بحرین را نیز ایشان به ثمر رسانده بود و جا دارد کمیته انضباطی برای برخورد با نصرتی در صورت امکان برخورد نرم تری داشته باشد و بخاطر سوابق خوبی که از لحاظ اخلاقی در تیمهای گذشته اش و تیم ملی به جا گذاشته در مقدار جریمه و محرومیت داده شده لحاظ بکنند و یک مقدار از رفعت و بخشش اسلامی بیشتری برایش در نظر بگیرند.

هر چه باشد این بازیکنان با وجود خطای بزرگی که انجام داده اند،باز باید به آنها فرصت مجدد داد.هرچند در مورد شیث رضایی صدق نمی کند،اما ........ 

نمی دانم آیا باید بگویم فوتبال شیث دیگر تمام شده است و یا بنویسم باز هم باید به وی فرصت دیگری داد.چون خداوند بارها از طریق پیامبران و انبیا خود گفته است که بنده توبه مخلوقات خود را در هر زمان و هر موقع که واقعا نادم شده باشند را می پذیرم.